کیورد بین

برای هر آنچه که باید بدانید

کیورد بین

برای هر آنچه که باید بدانید

چاره ای نیست

سیمرغ طلایی |

غم هایم رابه کسی نگفتم
گذاشتم بغض بشود ودرگلویم حبسش کنم
کسی نبود گوش دهد
کسی نبود درک کند
بغضم راگزاشته ام تابه خدا بگویم
خداسرش شلوغ است
خدامرا فراموش کرده است
اشکال ندارد باز نگهش میدارم
برای فردا ،برای آینده
برای روزی که خدا باز مرابه یاد آورد
آن روز است که خالی شوم
خالی شوم از بغض،گریه
گریه های شبانه
گریه های با خاطرات
نداشتن حتی یک عکس
وای چه شب های طولانی
انگار صبح نمیشود
تمام شب را باخاطرات اوگزراندن
و او تمام شب را با معشوقه سپری کردن
شب ها من در بغل سیلی از اشک
و او در بغل عشق می خوابد
خدایا خیلی وقتت را نمیگیرم
نمیخواهم همه را برایت بگویم
میخواهم خلاصه وار ، فقط سرتیتر هارا برایت بگویم
خدایا میدانم توهم تنهایی
میدانم توهم کسی را نداری
اما من که خدانیستم
منم انسان هستم
منم احساس دارم
احساسم را کشتند
احساسم را خاک کردند
چندسالیست به دنبالش میگردم
می گویند سوزانده اند
زندگیم شده انیشه های بیهوده
صبح،ظهر،شب
چاره ای نیست باید تحمل کرد
چاره ای نیست باید تحمل کرد

  • سیمرغ طلایی

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

نظر دادن تنها برای اعضای بیان ممکن است.
اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید لطفا ابتدا وارد شوید، در غیر این صورت می توانید ثبت نام کنید.