دست داشتن
سیمرغ طلایی |
م کم یاد خواهی گرفت تفاوت ظریف میان نگهداشتن یک دست و زنجیر کردن یک روح را
اینکه عشق تکیه کردن نیست و رفاقت، اطمینان خاطر و یاد میگیری که بوسهها قرارداد نیستند و هدیهها، معنی عهد و پیمان نمیدهند.
کم کم یاد میگیری
که حتی نور خورشید هم میسوزاند اگر زیاد آفتاب بگیری
باید باغِ خودت را پرورش دهی به جای اینکه منتظر کسی... باشی تا برایت گل بیاورد.
یاد میگیری که میتوانی تحمل کنی
که محکم باشی پای هر خداحافظی
یاد میگیری که خیلی میارزی.
בلمـ تنگــ استـ ...
پـــرواز مے خواهمـ؛
تـا کجـــایش را نمے בاלּم؟
از زمیـלּ و آבمهایش بیــزارمـ ...
چنــدان هم دور نیستــــی ؛
فقط به انــدازه ی یک نمیـــدانم از مــن فاصـــله گـرفتــه ای !
آری ، "نمیـــدانم" کجـــایی ؟